اگر می خواهید صحبت خوب و حرفه ای داشته باشید،پس همین الان شروع کن!

صحبت خوب
صحبت خوب داشتن علاوه بر اینکه اعتماد به نفس ما را زیاد می کند جایگاه ما را ارتقا می دهد.
کنفرانس دانشگاه من
یادم میاد سال دوم دانشگاه بودم و معماری می خواندم و باید می رفتم در مورد یک بنای اسلامی
کنفرانس می دادم، از شروع کنفرانس تا پایان استرس زیادی را تحمل می کردم و قلبم شروع کرد تند
تند زدن و صدای من به طرز وحشتناکی می لرزید، موقعی که شروع کردم به صحبت کردن از همان دقایق اولیه
هر 30 ثانیه استاد و بچه های کلاس از من میخواستن که دوباره جمله خودم را تکرار کنم و این به شدت استرس
من را زیادتر می کرد و تا آخر کنفرانس هر جمله ام را تقریبا دوبار تکرار می کردم.
بعد از اینکه کنفرانس من تمام شد استاد به من گفت: تا به حال کسی بهت نگفته که صدات واضح نیست؟
منم گفتم نه تا به حال برای من پیش نیامده بود.
موقعی که استاد این بازخورد را به من داد خیلی حالم بد شد و تا آخر آن روز حال من بد بود و خیلی
با خودم فکر کردم که چطور دوستان من همشون خوب ارائه دادن و صداهای قابل قبولی داشتن
و فقط من نتوانستم درست ارائه کنم!
وقتی با خودم عمیقا فکر کردم،دیدم که من در اکثر موقعیت هایی که بودم همیشه پدرم یا
اطرافیان به من این بازخورد را می دادند چی! دوباره بگو یا بلندتر تکرار کن!
در تمام این سال ها اینقدر تند صحبت می کردم و آهسته که هیچ کسی متوجه صحبت
من نمی شد،در صورتیکه که خودم فکر می کردم معقول و درست صحبت می کنم،و بقیه
شنونده های خوبی نیستند و این به شدت اعتماد به نفس من را پایین آورده بود
و تصمیم گرفتم روی مهارت های ارتباطی و صحبت خوب خودم کار کنم
و با تمرین در دوره های مهارت های ارتباطی توانستم،علاوه بر اینکه اعتماد
به نفس خودم را بدست بیارم،جرء مدرس های موفق این حوزه شدم.
فقط کافیه شما هم این را از صمیم قلب خودتان بخواهید و من به شما قول می دهم
تا با خواندن این مقاله نسبتا جامع و کامل و انجام تمرینات صحبت خوب و اصولی را در
زندگی کاری و اجتماعی خودتان بدست بیارید.
بیشتر بخوانید: چطور با کلاس و لاکچری حرف بزنم و از واژه ها بهتر استفاده کنم؟
چرا باید صحبت خوب داشته باشیم؟
لابد شنیده اید که می گویند قلم از شمشیر برنده تر است.
این جمله درست است،اما بد نیست بدانید که زبان از قلم نیز تیزتر و برنده تر است.
زبان ما چنان قدرتی دارد که شاید خودمان ندانیم،چون می توانیم با همین زبان دلی را بشکنیم
یا دلی را به دست بیاوریم.
بر لبی لبخند آوریم یا اشک کسی را در آوریم. خلاصه از زبان خیلی کارها بر می آید که چیزهای
ظاهرا قدرتمند به گرد پای آن هم نمی رسند.
و ما در این مقاله می خواهیم ببینیم چطور با صحبت خوب مثل کسانی که اعتماد به نفس
بالایی دارند و جذاب هستند بتوانیم در جمع ها حرفی برای گفتن داشته باشیم.
بیشتر بخوانید: کلمات جذاب
یادگیری مهارت های ارتباطی
بر اساس تحقیقات علمی موثق 85 درصد از موفقیت و پیشرفت آدمی به مهارت های ارتباطی
و تعاملات او بر می گردد. در تحقیقات اخیر ثابت شده است که با سواد بودن،تجربه و آموزش
در درجه دوم قرار دارد.چون آن ها به این حقیقت پی برده اند که مهارت های ارتباطی
آدمی را بالا می کشد و به رشد و پیشرفت می رساند.
گاهی یک جمله نسنجیده و اظهار نظری که پشت آن فکر نیست و یا واکنش عصبی
و ناشایست،باعث می شود بازی را واگذار کنی.
یک رفتار اشتباه می تواند موجب سقوط تو از پلکان پیشرفت شغلی و اجتماعی شود
و باعث شود یک معامله چرب و چیلی برای همیشه از دست برود.
اگر از شما پرسیدن شغل شما چیه؟
معمولا کاوش و سرک کشیدن در مسائل خصوصی دیگران جلوه خوبی ندارد.
مثل این سوال : شغلت چیه؟ انسان های وارسته هیچگاه چنین سوالی
را مطرح نمی کنند. چون از نظر آنها شخصیت آدم ها به شغل شان نیست.
بنابراین آدم های درست و حسابی با صحبت خوب و اصولی خودشان،
در مقابل این سوال مقاومت می کنند.
و نپرسیدن این سوال مزیت دیگری هم دارد.
بدین معنا که موجب همدلی و نزدیکی آدمها به هم می شود.
چون با نپرسیدن این سوال به دیگران نشان می دهد،شخصیت فرد
برایت اهمیت دارد نه شغلش. و به خاطر خودش سر صحبت را با او بار کردی.
بیشتر بخوانید: چطور دایره لغات خودمان را بالا ببریم؟
صحبت خوب برای پرسیدن شغل
اگر می خواهی بدانی که طرف مقابل زندگی اش را چطوری می گذراند،به جای
اینکه بپرسی شغلت چیه چیزی ملایم تر بگو.
مثلا می توانید بگویید:
بیشتر اوقاتت چطور می گذره؟
یا اگر می خواهید خودمانی تر از طرف تان بپرسید:
همه چی خوبه؟
همین سوالات ساده کافی است که او با خیال راحت حرفش را بزند.
این همان راهی است که یک کارمند یا یک کارگر را نمی رنجاند.
بنابراین این سوال نه تنها بقیه را معذب نمی کند بلکه کمک می کند قفل زبانشان باز شود
و از این طریق به شما می گویند که از چه راهی امرار معاش می کنند، بدون اینکه وارد
جرئیات شوی یا کسی را مجبور کنی علی رغم میلش حرف بزند.
بیشتر بخوانید: اعتماد به نفس بالا در صحبت کردن
به آدمهایی که گیر می دهند شغلت چیه و حرفه ای نیستند چه جوابی بدهیم؟
سوابق شغلی شفاهی به اندازه سوابق شغلی مکتوب اهمیت دارد.
و باید در کمال دقت نظر و سنجیده مطرح شود.
پس اگر خواستار دستیابی به یک نتیجه مطلوب در گفتگویت هستی
و می دانی هر جا می روی بالاخره یکی پیدا می شود که از شغلت بپرسد،
و این مسئله اجتناب ناپذیر است،در این طور موقعیت ها باید 10 تا 12 جواب متفاوت
و البته واقعی،بسته به شرایط و فردی که این سوال را می پرسد از قبل آماده داشته باشی!
پس هر موقع کسی از شغلت پرسید،درگام نخست ببین چه چیز در تو و شغلت برای طرف مقابل
جالب توجه است،پس بر اساس آن یک پاسخ حساب شده برای صحبت خوب خودتان داشته باشید
و سابفه ی کاری ات را مطابق شخصیت فرد مقابل و موقعیتی که در آن قرار گرفتی ارائه کن.
داستان شخصی من در هواپیما
تقریبا چهار سال پیش برای سخنرانی به کرمان رفته بودم و داخل هواپیما لبتاپم را باز کردم
تا ادامه ی کتابم را بنویسم،کنار دستی من خیلی آدم کنجکاوی بود و کلا سرش توی لبتاپ من بود
که ببیند من در حال انجام چه کاری هستم.
یعد از چند دقیقه ای که گذشت از من پرسید ببخشید آقا شغل شما چیه؟
چون من از قبل به این سوال فکر کرده بودم،جواب خوبی هم برای یک
صحبت خوب داشتم و گفتم:
من کمک می کنم به مدیران و سازمان ها تا بهتر بتوانند صحبت کنند،
و با داشتن صدای خوب و رسا و همچنین سخنرانی های دلنشین،
راحت تر بتوانند ایده و محصول خودشان را بفروشند.
و چون جواب من واسش جالب بود پرسید:
می توانید یکم بیشتر توضیح دهید؟ من هم فقط یکم بیشتر
توضیح دادم که حوصله اش سر نره.
و بعد از این مکالمه آدرس دفتر من را گرفت و بعد از سه ماه دعوت شدم
به سازمان این شخص. فقط با جواب از قبل فکر شده به اینکه شغلت چیه!
اما اگر می گفتم من مدرس فن بیان و سخنرانی هستم،همان جا صحبت ما تمام می شد
و مذاکره ای شکل نمی گرفت.
پس سعی کنید کلمات خودتان را برای صحبت خوب تاثیر گذار و حساب شده انتخاب کنید
و صحبت خوب شما تکمیل کننده نوع انتخاب کلمات شما است.
پس اگر از شما پرسیدن شغلت چیه؟ اول در مورد آن فکر کن و ببین مناسب ترین پاسخ چیست
و بعد مطابق با شخصیت طرف مقابل به او جواب بده.
اگر کسی در این مورد از شما سوال کرد،هیچ موقع به جواب یک کلمه ای و خیلی کوتاه
اکتفا نکن،چون این گونه طرف مقابل فکر میکند که قصد داری او را از سر خودت باز کنی!
و در نهایت باید از خودت بپرسی تخصص من چه منفعتی برای زندگی این فرد دارد؟
این گونه می توانی آینده شغلی خودت را تضمین کنی.
به عنوان مثال اگر کسی مشاور املاک،برنامه ریز مالی،جراج زیبایی،استاد فنون رزمی یا آرایشگر باشد
چه خدماتی می تواند ارائه دهد که به نفع طرف مقابلش باشد؟
مثال بالا را تکمیل می کنم تا برای شما هم واضح باشد
مثلا:
نگویید: بگویید:
مشاور املاک هستم من به کسانی که دنبال خانه مورد نظرشان هستند کمک میکنم تا زودتر و بهتر به نتیجه برسند.
برنامه ریز هستم من به افرادی که می خواهند برای زندگی عالی خود در آینده برنامه ریزی کنند،کمک می کنم تا این کار را دقیق و اصولی انجام دهند.
من جراح زیبایی هستم من به کسانی که بر اثر تصادفات یا اتفاقات دیگر،چهره شان از شکل افتاده کمک می کنم تا زیبایی اولیه را بازیابند و دوباره حس خوبی نبسبت به سیمای خود پیدا کند.(اگر طرف خانمی است که سن وسالی از او گذشته،بهتر است بگویی من با جراحی زیبایی کاری می کنم که چهره تان مثل دل تان جوان شود.)
استاد فنون رزمی هستم من هنرهای رزمی را به دیگران می آموزم تا در مواقع لزوم بتوانند از خود دفاع کنند.
آرایشگر هستم بگو من به خانم هایی که به ظاهرشان اهمیت می دهند کمک می کنم رنگ و مدل مویی متناسب با صورت شان داشته باشند.
اگر شغلت را طوری توصیف کنی که شخص بداند خدماتت برای او سودمند است، روح تازه ای در کالبد
شغلت دمیده ای و از نظر فرد مقابل شغل ارزشمند و مفیدی داری،حتی اگر
آن موقع به خدماتت نیاز نداشته باشد،اگر ببیند کسی دنبال خدمات شما است،
فوری به یاد شما می افتد و شما را با آن فرد معرفی می کند.
خیلی ممنونم که با مقاله صحبت خوب و عالی با من همراه بودین. امیدوارم
که این نکات را در صحبت خوب خودتان رعایت کنید و بعد نتیجه فوق العاده ای که می گیرید
را با من به اشتراک بگذارید تا علاوه بر اینکه اعتماد به نفس شما تقویت شود،
حس فوق العاده ای به من بدهید تا از پیشرفت شما لذت ببرم.
دوستتان دارم امیدوارم هر کجا که هستید پیروز موفق و همواره
بهترین خودتان باشید.
من فرشید پاک نژاد مدرس و کوچینگ مهارت های ارتباطی هستم و کمک
میکنم با صحبت خوب و جذاب در محیط های اجتماعی و کاری بدرخشید.
دیدگاهتان را بنویسید