جادوی شگفت انگیز فن بیان با مشتری

فن بیان با مشتری یا فن بیان در فروشندگی
قبل از اینکه در مورد فن بیان با مشتری صحبت کنیم، بهتر است که اول یک تعریف خیلی مختصر از
خود فن بیان داشته باشیم و در ادامه آن به این اشاره ای خواهیم کرد که چگونه با استفاده از فن بیان بتوانیم
مشتری خودمان را متفاعد کنیم،چگونه بتوانیم با یک مشتری ارتباط درستی بگیریم و
برای سوالاتی که مشتری از ما می پرسد چطور مسلط جواب دهیم.
فن بیان چیست؟
فن بیان با مشتری یعنی اینکه بتوانیم از جملات و کلمه هایی استفاده کنیم که ارتباط خوبی
بین ما و مشتری شکل بگیرد.
فن بیان یعنی اینکه کلمه هایی که استفاده می کنید به صدای شما شخصیت بده.
و این شخصیت هست که اعتماد به نفس ما را با مشتری می سازد.
و لازم است اینجا تاکید کنم که فن بیان لزوما پر حرفی نیست.
کسی که زیاد صحبت می کند اصلا به این معنا نیست که فن بیان فوی دارد.
ما باید بتوانیم از حداقل کلمات ولی با تاثیر گذاری بالا استفاده کنیم.
پس به طور خلاصه فن بیان را می شود اینطور تعریف کرد:
استفاده از جمله ها و کلمات تاثیر گذار برای باز کردن سر صحبت یا
متقاعد کردن دیگران. و فن بیان پیوند دوستی بین شما و طرف مقابل شما را می سازد.
این مقاله هم می تواند مفید باشد: فن بیان چیست؟
فن بیان در ارتباط با مشتری
تصور کنید که مشتری برای خرید داخل فروشگاه شما شده است، شما چه استقبالی از مشتری می کنید؟
اولین جمله شما که مشتری احساس خوب داشته باشد چیست؟
چرا اصلا باید از شما خرید کند؟
فرق شما با بقیه چیه؟
اگر بتوانید درست به این سوالات جواب دهید و یک وقت درست برای جواب به این سوالات پیدا کنید،
می توانم به شما بگویم که یک مشتری معولی را تبدیل کردید به یک مشتری وفادار.
پس تمایز شما و کسب و کار شما باید کاملا برای مشتری روشن باشد.
برای تکمیل صحبت های من حتما این ویدئو را تا آخر ببیند و نکات آن را به کار ببندید.
مهمترین سوال در فروش یک محصول این است که آیا محصول یا خدمات شما باعث تغییر وضعیت
مشتری شما می شود یا نه؟
یعنی شما به عنوان یک متخصص می توانید محصول یا خدماتی ارائه دهید، که باعث
تغییر وضعیت مشتری شما شود؟
شما باید این ایمان را به محصول خودتان داشته باشید،و مشتری شما هم باید این را متوجه شود.
اصلا فن بیان با مشتری فهماندن این سلسله مراتب به مشتری است.
و اگر این اتفاق در کسب و کار شما رخ دهد مشتری شما را انتخاب می کند.
برای سوالات احتمالی مخاطب کاملا آماده باشید
اگر می خواهید فن بیان با مشتری خودتان را بالاتر ببرید،باید یک لیستی از سوال ها و اشکالاتی که مخاطب
وارد می کند داشته باشید و برای همه ی آن ها یک جواب پیدا کنید.
و ضمنا هر ماه باید این جواب های خودتان را بروز رسانی کنید.
چون الزاما جوابی که یک ماه یا یک سال قبل می دادین در پاسخ به یک سوال یا دغدغه مخاطب
امروز جواب درستی نیست.
دنیا تغییر کرده، شرایط تغییر کرده، رقبای شما کارای جدید انجام می دهند.
و برای این شما باید یک لیستی داشته باشید.
مثلا فرض کنید من می خوام یک لبتاپ بفروشم
باید آمادگی این را داشته باشم که مخاطب من چه سوالاتی ممکن است از من بپرسد؟.
اینکه مثلا سی پی یو این لب تاپ چیه؟ چند هسته ای است؟
حافظه داخلی این لب تاپ چنده؟
در مقابل آب مقاوم هست یا نه؟
گرافیک یا رم آن چنده؟
این لب تاپ برای گیمینگ یا بازی مناسب من هست یا نه؟
گارانتی دارد یا ندارد؟ چقدر یا چند سال گارانتی دارد؟ وارانتی یا تعویض لب تاپ در چه صورت است؟
اگر خراب شد چه پشتیبانی شما به من می تونید بدین؟
ویندوز این لبتاپ ارجینال هست یا نه؟
قیمت اینجا چرا گرونتر یا ارزان تر از دیگر جاها است؟
و صدها سوال دیگه که ممکن است از شما بپرسند.
پاسخ شما و نحوه گفتن شما بسیار تعیین کننده است برای ترغیب خرید مشتری.
و بعد از این مراحل است که اعتماد تازه به شما و کسب و کار شما شکل می گیرد و خرید اتفاق میفتد.
پس لیست سوالات تخصصی و حیطه کاری خودتان را یادداشت کنید.
باید یادداشت کنید که کلمات تخصصی در صنعت شما که زیاد استفاده می شود چیه؟
بیشتر بخوانید: فن بیان مشتری من چطوریه؟
چطور با فن بیان می توان مشتری را متقاعد کرد؟
دوستان بازار امروز تغییر کرده، دیگه مثل قبل سنتی نیست که بتونی بهش بفروشی،
یا بیاد همین طور از شما خرید کند.
امروز باید قربون صدقه مشتری برید، وگرنه کسب و کار شما با شکست مواجه می شود.
برای اینکه بتوانید مشتری را متقاعد کنید باید زیر ساخت آن را بسازید. یعنی:
1- برقراری ارتباط
2- اعتماد سازی فن بیان با مشتری
3- ترغیب و تشویق مشتری به تصمیم گیری
اگر این سه قدم را درست انتخاب کنیم می تواند ما و مشتری را یک قدم به هم نزدیک تر کند.
یعنی باید برای ما شفاف باشد که آیا مشتری من قصد خرید دارد یا نه؟
اگر قصد خرید دارد بخره ولی اگر قصد خرید ندارد واقعا به ما بگه نه که من بدانم این نه،
که این مشتری به ما می گوید یک نه اساسی است.
و در این مرحله اگر جواب قطعی نه داد، من یک محصول دیگر بهش معرفی کنم.
مثلا شاید متوجه شدم که مشتری من به محصول و خدمات من نیازی ندارد،
می توانم لااقل به همکار خودم معرفی کنم. چون آن مشتری که می خواهد بخرد!
لااقل از طریق من و معرفی من خرید خودش را انجام دهد.
با این کاری که شما با مشتری می کنید، یک پیوند دوستی با مشتری شکل می گیرد.
و مطمئن باشید یک زمانی دوباره به چرخه ی خرید محصولات شما بر می گردد
و شما را به دیگران معرفی می کند، و تبلیغات دهان به دهان از طریق این مشتری شکل می گیرد.
بیشتر بخوانید:فن بیان برای جذب مشتری
برای فن بیان با مشتری این موارد را باید رعایت کنید
1- لبخند
2- سلام و احوال پرسی اولیه
3- کشف نیاز مشتری با سوال ( کوچینگ فروش)
4- معرفی اختصاصی آن محصول به زبان بسیار ساده و قابل فهم.
یک طوری معرفی کنید که با معرفی دیگران کاملا متقاوت باشد.
مثلا میگم:
من فرشید پاک نژاد هستم. کسی که کمک می کنم به انسان ها با کلام موثر و تاثیر گذار در زندگی و کسب و کار
خودشان بدرخشند.
یا کمک می کنم به مدیران و کسب و کارها تا محصولات خودشان را با معرفی دقیق
و حرفه ای درست بفروشند.
من کسی هستم تا سازمان ها با برنامه ریزی دقیق بتوانند بهره وری بالایی داشته باشند یا
من فرشید پاک نژاد هستم متخصص پیاده سازی سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری.
باید چیزی بگین که شما را متمایز کند، و این نیاز به فکر کردن و تمرین بسیار دارد.
5- حسن جوبی ( اینکه شما کی هستید و ویدئو حسن جویی را حتما ببینید)
6- اطلاعات مفید در مورد محصول نسبت به خواسته ی مشتری.
7- دادن پیشنهاد رد نشدنی.
مثلا می توانید بگویید:
تضمین کمتر از 30 دقیقه- یا پیتزای مجانی.
این کار را پیتزا فروشی دومینوز انجام داد و باهمین پیشنهاد رد نشدنی
این فروشگاه تازه تاسیس توانست در مقابل تعدادی نام تجاری بسیار محبوب و موفق،
صنعتی گسترده را متحول کند و توجه میلیون ها نفر را به خودش جلب کند.
یا مثلا:
پیشنهاد می کنم این محصول را همین الان بخرید.
پیشنهاد می کنم شرایط اقساطی ما را حتما حتما استفاده کنید.
پس هر پیشنهادی را مطرح کنید تا برای مخاطب جذاب باشد و دوست داشته باشد بخره.
یا می توانید بگویید:
من به عنوان یک متخصص به عنوان کسی که هر روز دارم این محصول را ارائه می کنم،
هر روز دارم در رابطه با این موضوع صحبت می کنم،هر روز با مشتریان خوبی مثل شما
در ارتباط هستم، به شما پیشنهاد می کنم به توجه به تجربه ای که دارم ظرف مدت سه روز
یا این یا آن را تهیه کنید.
یعنی پیشنهاد سفت و سخت با یک زمان کوتاه که فوریت را به وجود بیاورد.
به این میگن پیشنهاد رد نشدنی. یعنی توجه و تخصص خودم را می گویم،ضمن اینکه
یک گزینه مناسب دارم که روی میز می گذارم. و بعد می گویم،
به خرید این محصول هیچ ریسکی برای شما ندارد،چون بازگشت وجه برای شما دارد.
و بعد می توانید اطلاعات تماس را از مشتری خودتان بگیرید.
8- تشکر با دلیل
حتما باید بعد از پیشنهاد و خرید یک تشکر با دلیل انجام دهید.
نه فقط تشکر کنید که بگوید مرسی و ممنون و تمام. نه اینطور نباید باشد
کسانی که فن بیان بالایی دارند می دانند که باید برای تشکر هم دلیلی داشته باشید.
مثلا می توانید بگویید خیلی ممنونم یا متشکرم که به ما اعتماد کردید و خرید خودتان
را از ما انجام دادین و این فرصت را در اختیارم قرار دادین تا اطلاعات خوبی از شما بگیرم.
دیدگاهتان را بنویسید