فرق بین آدمهای موفق و غیر موفق
فرق بین آدمهای موفق و غیر موفق
واقعاً فرق بین آدمهای موفق با آدمهای ناموفق در چیست؟ اگر به شما بگویم که برای موفق شدن یکراه دارید دروغ گفتم، چون در دنیای واقعی یکراه وجود ندارد؛ و هرکسی هم به شما گفت که فقط برای موفق شدن باید اینیک راه را بروید، تردید نکنید که آن شخص هیچی نمیداند؛ و شمارا هم بهاشتباه گمراه میکند. چون اگر شما بخواهید تغیر کنید، با یک ایده درست نمیشود؛ و هزاران عامل باید وجود داشته باشد و تغیر کند.
خوب برگردیم به همان سؤال اول که واقعاً آدمهای موفق چهکاری انجام میدهند؟ آدمهای موفق یک کار را انجام میدهند بقیه آن کار خودش درست میشود. نه اینکه بگوییم بایک کار درست میشود. آدمهای موفق روی مغز خودشان بیشتر کارکردند و به اصلاح بامغز خود تعارف ندارند؛ و تکلیف را بامغزشان مشخص کردهاند؛ و همه ما میدانیم که کار مغز حفظ حالت موجود است؛ و این جمله را اینقدر باید تکرار کنید و بنویسید تا هر موقع تنبلی و اهمالکاری مغز سراغ شما آمد از شما فرار کند و هیچ موقع به خودش جرئت ندهدکه به سمت شما بتواند بیاید؛ و هر موقع این موضوع را توانستید بهدرستی درک کنید تنبلی و اهمالکاری مغز بهطرف شما نخواهد آمد. پس دلیل نرسیدن به اهداف را میتوانیم متوجه شویم. چون مغز با مکانیزمهای فوقالعاده پیچیده میتواند کاری کند که شما در حالت سکون بمانید؛ و درجا بزنید؛ و سادهترین مکانیزم مغز بهانه آوردن است.
استیو جابز اگر واقعاً داخل ایران بود الآن چه وضعیتی داشت؟
حتماً بعضیها میگویند که دستفروشی میکرد و بعضی دیگر عقیده دارند که خیلی بالاتر میتوانست باشد. من کاری با درست و اشتباه این موضوع ندارم. شاید جواب هر دو گروه درست باشند. حالا این موضوع را بیاوریم داخل ایران خودمان. حالا کسی را تصور کنید که همین الآن در یک کاری موفق باشد، مثلاً چند نفر از ایرانیان کسبوکار اینترنتی دارند؟ خیلی کم. چرا؟ اکثراً که ندارند میگویند، از اینترنت کسی خرید نمیکند با این وضع اینترنت توی ایران مگر میشود کسبوکار کرد؟ بعد جالب است یک آمریکایی 500 میلیون دلار در ایران سرمایهگذاری میکند و برای اینترنت میگوید که بازار ناب است. پس طرز فکرها را ببینید که چرا ما اینقدر دچار توهم هستیم.
شما اگر بدانید که چهکاری انجام میدهید و بامغز خود ارتباط خوبی بگیرید، 10 تا استیو جابز را قورت میدهید. و ما متأسفانه همیشه در حال بهانه گرفتن هستیم.
اگر بخواهیم یک کاری انجام دهیم راهش را پیدا میکنیم، اگر نخواهیم بهانهاش را پیدا میکنیم.
یک نمونه بارز فیلترشکن اینترنتی است، خیلی از سایتهای خارجی که شاید احتیاج همهی ما بوده که نیاز داشتیم، ولی فیلتر بوده. ببینید که چطوری راهش را پیدا میکنیم، فیلترشکن شده میسازیم و تا وارد آن سایت نشویم دست از تلاش برنمیداریم. حالا به همین آدمها بگویید که بروید سراغ کسبوکار، ببینید که چطور بهانه میآورند که نمیشود و نمیگذارند که کارکنیم و بهانههای مختلف.
کار مغز
بارها و بارها در این کتاب این جمله را تکرار کردهام که کار مغز حفظ حالت موجود است؛ و اصلاً دوست ندارد که پیشرفت کنیم. درجا زدن از خصوصیات بارز مغز است متأسفانه. مثلاً تعریف بعضی آدمها از آدم پولدار چیست؟ شاید هم در مورد شما که در جایگاه یک مدیر هستید این سؤال را زیاد شنیدهاید. اکثر آدمها اینطوری پشت سر ما میگویند: یک آدم عوضی که پول مملکت را بالا کشیده و چند تا ریچارد بارمان میکنند؛ و این حالت مغز است نمیتواند بگوید که طرف زحمتکشیده است به اینجا رسیده است. تو هم میتوانی اگر مثل آن تلاش کنی. دوست دارد بهانهگیری کند مثل بچه 5 ساله و توی کل زندگی ما این اتفاق میافتد اگر بلد نباشید کنترل کنید.
چند میلیارد نفر تا الآن روی کرهی زمین بودند؟ بین 80 تا 100 میلیارد نفر. الآن چند میلیارد نفر روی کره زمین وجود دارد؟ حدوداً 7/5میلیارد نفر. اینهمه آدم توی دنیا بودند چند نفر از این آدمها هستند که اسمی از خود برجا گذاشتند؟ این هم یکی از بهانههای مغز است که اینهمه آدم آمدند و رفتند ولی انگشتشمار بودند که دنیا را تغیر دادند و اسمی از خود برجا گذاشتند و رفتند.
چرا مغز ما دوست دارد تلویزیون ببیند؟
میخواهم یک بحث چالشی را مطرح کنم. چند نفر از ما هرروز یک ساعت در شبانهروز تلویزیون میبیند؟ در یک هفته چطور؟ میخواهم یکی از کارهای اشتباه که به چشم هم نمیآید و دیده نمیشود، همین دیدن تلویزیون است؛ که افراد موفق سراغ تلویزیون نمیروند. پس ما بهعنوان یک مدیر باید خجالت بکشیم الآن که این موضوع را متوجه شدهایم. بگوییم که تلویزیون خوبه و وقت فراغت ما را پر میکند؛ و سعی کنیم این قول را بدهیم که تا جاییکه امکان دارد بهانه نگیریم که امشب فلان برنامه را دارد باید ببینیم و تا حد امکان وقت فراغت خود را در کنار خانواده یا با کتاب خواندن پرکنید.
حتماً بعضیها که این مطلب را میخوانند موافق این موضوع نباشند و بگویند که ما از تلویزیون استفاده مفید میکنیم. میتوانم بپرسم که تلویزیون چه استفاده مفیدی دارد؟ اگر اخبار و حوادث است منظور شما از مفید بودن، باید به شما بگویم دوست عزیز که متوجه نیستید که این خبرهای منفی چقدر میتواند ذهن شما را درگیر کند و روحیه ما را نابود کند بدون اینکه متوجه این موضوع باشیم.
تصور کنید تو ماشین نشستید و صبح باانرژی و نشاط زیاد در حال رفتن به محل کار خود هستید یکمرتبه رادیو را طبق عادت روشن میکنید که اخبار روز را از دست ندهید حالا سر تیتر خبرها: امروز چند داعشی توسط مأموران ما دستگیرشدهاند. یا قیمت نفت امروز 60 دلار است و نسبت به دیروز 10 دلار کاهش قیمت داشتهایم. آیا برای شما اصلاً دیگر روحیهای میماند واقعاً که روزتان را خوب شروع کنید؟ پس تا جاییکه امکان دارد و میتوانید تلویزیون را از برنامه روزانه خودتان حذف کنید. چون ذهن دوست دارد که تلویزیون ببیند، چون هیچ انرژی از مغز نمیگیرد؛ و منفعلترین حالت انسان این است که تلویزیون نگاه کند. چون امکان ندارد که موقع دیدن تلویزیون بگویید من یک ایدهی ناب توانستم از تلویزیون بگیرم.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
چگونه جذابیت کلامی داشته باشیم
راهکارهای تقویت آموزش هوش کلامی
جادوی کلمات فن بیان
این مقاله به بررسی اهمیت کلمات فن بیان در بهبود ارتباطات روزمره و حرفهای میپردازد. با مثالهای عملی و نکات کاربردی، یاد میگیرید چگونه با انتخاب کلمات مناسب، پیامهای خود را موثرتر و جذابتر منتقل کنید و در محیطهای مختلف موفقتر عمل کنید.
رازهایی که مهندسین با طرز بیان قوی می دانند و شما از آنها بی خبرید!
در دنیای امروز، طرز بیان قوی به اندازه دانش فنی برای مهندسان اهمیت دارد. با تسلط بر فنون سخنوری، مهندسان می توانند ایده های خود را به طور واضح و موثر به دیگران منتقل کنند، در جلسات و مذاکرات به موفقیت برسند، تیم های خود را رهبری کنند و در نهایت به اهداف حرفه ای خود دست یابند.
۵ راز تقویت هوش کلامی در فن بیان
۱۰ نکته درباره روشهای خوب صحبت کردن که چطور خوب حرف بزنیم
چطور خوب حرف بزنیم؟ با ۱۰ نکته عملی، مهارتهای گفتاری خود را تقویت کنید و در جلسات و مکالمات روزمره موفقتر باشید. یاد بگیرید و پیشرفت کنید!”
دیدگاهتان را بنویسید