یک درخواست جدی! لطفاً این مبالغ رو یادداشت کنید

 دوستی از شما پول خواسته و شما نتوانسته‌اید به او «نه» بگویید. ماه‌ها و سال‌ها پس از قرض دادن، پول به دست شما نرسیده. لطفا این مبلغ را یادداشت کنید.

 در مصاحبۀ کاری دوست داشته‌اید از حقوق و شرایط مورد درخواست خود بگویید اما نتوانسته‌اید. حالا دستمزد شما خیلی پایین‌تر از رقمی است که دوست داشتید دریافت کنید. لطفا این تفاوت مبلغ را هم یادداشت کنید.

 می‌خواهید به مدیر خود بگویید که حقوق شما را اضافه کند، اما هنوز نتوانسته‌اید حرف خود را بزنید. لطفا تفاوت این مبلغ‌ها را یادداشت کنید.

 می‌خواهید خانه‌تان را رهن و اجاره بدهید اما خجالت می‌کشید درست و حسابی چانه بزنید. چند میلیون این وسط از جیب‌تان رفته؟ لطفا آن را یادداشت کنید.

 همکارتان ماشین شما را قرض می‌خواهد، اصلا دلتان نمی‌خواهد ماشین‌تان را دست او بدهید، ولی نمی‌دانید چطور «نه» بگویید و در رودربایستی گیر می‌کنید. حساب کنید اگر قرار بود آن ماشین را کرایه کند، چه مبلغی می‌شد؟ لطفا این مبلغ را یادداشت کنید.

 در دوران تحصیل، موقع کنفرانس دادن، یا پاسخ به سوالات دست و پایتان می‌لرزد. حاضر بودید چقدر بدهید تا بتوانید مثل یک سخنران حرفه‌ای و با اعتماد به نفس، جلوی جمع بایستید و با آرامش و لبخند صحبت کنید؟ لطفا این مبلغ را یادداشت کنید.

 دوستی که با او رودربایستی دارید تماس گرفته که می‌خواهد امروز به شما سر بزند، اما شما قول داده بودید که با همسرتان بیرون شام بخورید و قدم بزنید. اما خجالت می‌کشید درخواست دوستتان را رد کنید و به‌جایش برنامۀ خودتان را کنسل می‌کنید. هزینه پذیرایی از دوستتان را با هزینۀ بیرون رفتن خودتان جمع کنید و 2 برابر کنید؛ و این رقم را هم یادداشت کنید.

 مدیر شرکتی هستید و هر از گاهی لازم است برای همکاران خود یا در جمع‌های کاری صحبت کنید، اما مدام از این کار فرار می‌کنید و این موضوع برایتان بسیار آزاردهنده است. این موضوع چقدر انگیزه‌های همکاران شما را کم کرده؟ چند موقعیت‌ عالی را از شما گرفته است؟ احتمالا رقمی چند میلیونی یا حتی بیشتر را می‌توانید یادداشت کنید.

 در مراسم «بله‌برون»، طرفِ عروس تعداد سکه‌هایی را به‌عنوان مهریه مطرح می‌کند که بیشتر از توافق خصوصی‌تان است، اما چون بزرگ‌ترهایی از فامیلِ هر دو طرف در جمع نشسته‌اند فکر می‌کنید زشت است این نکته را بیان کنید. تفاوتِ تعداد سکه‌ها را به نرخ روز حساب کنید و این رقم را یادداشت کنید.

در فروشگاهی دستگاه‌ اتوماتیک فروش آبمیوه گذاشته‌اند، اما خجالت می‌کشید جلو بروید و آبمیوۀ مورد علاقه‌تان را که به شما چشمک می‌زند بخرید، چون می‌ترسید اشتباه کنید و دیگران به شما بخندند. قیمت آن خوراکی را یادداشت کنید.

 رانندۀ تاکسی صدای ضبط را بلند کرده و شما که سردرد هم دارید، حسابی اذیت می‌شوید؛ اما خجالت می‌کشید از او بخواهید صدای ضبط را کم یا آن را خاموش کند. سردرد، چند ساعت شما را از کار و زندگی می‌اندازد. حساب کنید در آن چند ساعت چقدر می‌توانستید کار مفید انجام بدهید، و مبلغِ معادلِ آن را یادداشت کنید.

 از خواروبارفروشی خرید کرده‌اید و الباقی پول شما 100 تومان است، فروشنده 100 تومان را نمی‌دهد یا به‌جایش شکلاتی می‌دهد که نمی‌خواهید و دوست ندارید؛ اما فکر می‌کنید زشت است درخواست کنید که 100 تومان را به شما بدهد. ده برابر این مبلغ را یادداشت کنید.

 میوه‌فروشی محله‌تان یک کیلو انار را دو برابرِ جاهای دیگر حساب کرده، اما چون آشناست و با او چشم در چشم می‌شوید رویتان نمی‌شود این موضوع را تذکر بدهید یا فکر می‌کنید اگر انارها را پس بدهید خیلی زشت است. اضافه قیمتی را که پرداخته‌اید، یادداشت کنید.

 لباس‌هایتان را به اتوشویی داده‌اید و بیشتر از رقمی که فکر می‌کردید، می‌خواهد از شما پول بگیرد؛ اما رویتان نمی‌شود از او فاکتور بخواهید. اضافه رقمی را که تصور می‌کنید پرداخت کرده‌اید، یادداشت کنید.

ما چه نمونه‌های دیگری را سراغ دارید؟ آنها را هم بنویسید و مبلغشان را حساب کرده و یادداشت کنید. حالا، تمام مبلغ‌هایی را که نوشته‌اید، با هم جمع بزنید. چقدر شد؟ 

فکرش را می‌کردید که به‌خاطر رفتارهایی که به دور از شهامت هستند، این‌قدر ضرر مالی کرده باشید؟

مطمئنم شما حاضرید میلیون‌ها تومان پرداخت کنید تا از معضل خجالت کشیدن و کم حرفی رهایی پیدا کنید و فردی با اعتماد به نفس باشید! چون خجولی باعث می‌شود لحظه‌ای نفس راحت نکشیم.

کسی که از خجولی آسیب دیده می‌دانید که:

• فرصت‌های شغلی زیادی را از دست داده
• به کسانی که پول را پس نمی‌دهند پول قرض داده
• احتمالاً از روابط عاطفی خود رضایت زیادی نخواهد داشت.

اما نگران نباشید، این دوره فقط با 2100000 در اختیار شماست. یعنی اگر بخواهیم حساب کنیم انگار که روزانه 550 تومان  به مدت یک سال کنار گذاشته باشیم!